جدول جو
جدول جو

معنی مستان آباد - جستجوی لغت در جدول جو

مستان آباد(مَ)
دهی است از دهستان قرلو بخش میاندوآب شهرستان مراغه. واقع در 55هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و 2هزارگزی باختر راه شوسۀ شاهین دژ به میاندوآب. 138 تن سکنه دارد. آب آن از زرینه رود و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ)
یکی از بخشهای ششگانه مرکزی تبریز استان سوم آذربایجان ومحدود است: از شمال به بخش ورزقان از شهرستان اهر از جنوب به بخش سراسکند، از خاور به بخش آلان براغوش وبخش مرکزی شهرستان سراب و از باختر بشهرستان اسکو. تغییرات جوی این بخش در تابستان بعلاوۀ 30 تا 35 و حداقل آن در زمستان منهای 17 تا 18 درجه می باشد. هوای این بخش سرد و سالم و آبش از چشمه سارها و قنوات و رودخانه های محلی به اسم رودشهری در دهستان عباسی و رود اوجان در اوجان و بارنج چای در دهستان سهندآباد تأمین میشود. مقدار باران سالیانه به 320 میلیمتر میرسد. گردنۀ شبلی بارتفاع 1654 گز که شوسۀ تبریز و تهران از آن میگذرد در دهستان مهران رود این بخش و کوه سهند بارتفاع 3700 گز در جنوب این بخش واقع است. محصول عمده اش غلات، میوه، صیفی، سبزی و درخت تبریزی میباشد. این بخش از چهار دهستان بشرح زیر تشکیل میشود:
دهستان پارچه آبادی جمعیت (نفر)
اوجان 43 17702
عباسی 44 17943
سهندآباد 40 19949
مهرانرود 64 40259
جمع کل 191 95403
قراء مهم آن عبارتند از: لیقوان، بستان آباد، تکمه داش، قبچاق، شنگول آباد، کلوانق، آلانق، بخشایش، کردکندی، باشسیز، حاجی آقا، قره بابا و انباردان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اُ)
موضعی در انزان هزارجریب. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 79 و 125 بخش انگلیسی). و رجوع به استناباد شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران، واقع در 48هزارگزی شمال باختری کرج و 3هزارگزی جنوب راه شوسۀ کرج به قزوین. آب آن از قنات و در بهار از رود کردان تأمین می شود و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مَ کَ)
دهی است از دهستان بیرون بشم بخش کلاردشت شهرستان نوشهر. در 28هزارگزی جنوب چالوس و 1هزارگزی غربی راه چالوس به تهران بر سر دوراهی کلاردشت در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع و دارای 120 تن سکنه و آبش از چشمه و نهر توار کوه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ قَ)
دهی است از دهستان شهرنو بالا ولایت باخرز طیبات شهرستان مشهد واقع در 42هزارگزی شمال غربی طیبات، در جلگه معتدل واقع و دارای 121 تن سکنه است. آبش از قنات و محصولش غلات و بنشن. شغل مردمش زراعت گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ)
دهی است از دهستان آتابای بخش مرکزی. شهرستان گنبد قابوس. در ده هزارگزی شرق گنبد و 2 هزارگزی راه مینودشت، در دشت معتدل هوائی واقع و دارای یکصد تن سکنه است. آبش از چاه و محصولش غلات و حبوبات و صیفی و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 24هزارگزی باختر سنقر با 110 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(غُ رَ)
از دیه های ساوه از رستاق ورّه. (تاریخ قم صص 119- 140)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود، واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری قلعه نو، با 151 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران، واقع در 2 هزارگزی باختری راه شوسۀ قم به تهران با 93 تن جمعیت، آب آن از قنات راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است ازدهستان للک بخش مرکزی شهرستان گرگان، واقع در 24 هزارگزی خاور گرگان با 445 تن سکنه، آب آن از رودخانه و قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ تَ)
دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل. واقع در 24هزارگزی جنوب باختری اردبیل و 20هزارگزی راه شوسۀ اردبیل به تبریز. 580 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
یکی از روستاهای جنوبی بندرگز که نام دیگر آن استینواestineaa
فرهنگ گویش مازندرانی